سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه حکیمی برای رهنمایی نیافت، هلاگ گشت . [امام زین العابدین علیه السلام]

تقدیم به عشقم هانیدا

قسمت نشد

قسمت نشد ببینمت خدا نگهداری کنم
فرصت نشد بمونمو از تو نگه داری کنم
گفتم اگه ببینمت دل کندنم سخته برام
اگه یه وقت بگی نرو رفتن پر از درده برام
گفتم صداتو
نشنوم ندیده از پیشت برم
پشت سرم زاری نکن
چی کار کنم مسافرم
من میرم ولی باز
تو بدون همیشه
یاد تو از خاطر من فراموش نمیشه
گل من خوب میدونی بی تو تک و تنهام
عزیزم
اگه تو نباشی میمیرم
من میرم ولی باز تو بدون همیشه
یاد تو از خاطر من
فراموش نمیشه
گل من خوب میدونی بی تو تک و تنهام عزیزم
اگه تو
نباشی میمیرم
نامه رو تا تهش بخون
گریه نکن نکن
طاقت بیار نامه رو
خط خطی نکن
دو جمله هم دووم بیار
باور نکن یه بی
وفام نامه میزارم و میرم
نه
قسمت زندگیم اینه
به کی بگم
مسافرم
سهم من از تو دوریه
تو لحضه های بی کسی
قشنگیه قسمت ماست که ما به هم نمیرسیم
من میرم ولی باز تو بدون همیشه
یاد تو از خاطر من فراموش نمیشه
گل من
خوب میدونی بی تو تک و تنهام عزیزم
اگه تو نباشی میمیرم
همیشه
زنده میمونن
با یاد تو ترانه هام
منو ببخش اگه بازم
اشک ها چکید رو نامه هام
دیگه تموم شد فرصتم
خاطره هام پیشت باشن
تموم
خاطرات خوش
خدانگهدارت باشه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از دریا پرسیدن عشق چیست؟ گفت : خشکیدن ... از گل پرسیدن عشق چیست ؟ گفت : پرپر شدن ... از زمین پرسیدن عشق چیست ؟ گفت : لرزیدن ... از آسمون پرسیدن عشق چیست ؟ گفت : باریدن ... از انسان پرسیدن عشق چیست ؟ ناگهان از درونش گفت : جدایی ... ولی اگر از من بپرسند عشق چیست ؟ میگویم : تنهایی

 

 

 

 

 

 

تکیه به شونه هام نکن

من از تو افتاده ترم

ماکه به هم نمی رسیم

بسه دیگه بزار برم

کی گفته که به جرم عشق

یه عمری پرپرت کنم

حیف تو نیست کنج قفس

چادر غم سرت کنم

من نه قلندر شبم

نه قهرمان قصه ها

نه بنده حلقه به گوش

نه ناجی فرشته ها

من عاشقم همینو بس

غصه نداره بی کسی

قشنگی قصه ماست

که ما به هم نمی رسیم

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم

یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

وقتی میشی نیاز من

اگه نباشی پیش من

اشکای چشمامو ببین

که میریزه به پای تو

بازم که بی قرارمو

دلواپس نگاه تو

تموم هستی منی

بمون همیشه پیش من

اگر شدم عاشق تو

نزار که بی تاب بمونم

لالایی شبام تویی

نزار که من خواب بمونم

دارم برات شعر می خونم

شاید به یادم بمونی

فقط یه چیز ازت می خوام

همیشه عاشق بمونی

دوست دارم خیلی کمه

اما جز این چیزی نبود

واژه ها رو ولش کنیم

عشقمو از چشام بخون

کاش رویاهایمان روزی حقیقت می شدند

تنگنای سینه ها دشت محبت می شدند

سادگی مهر و وفا قانون انسان بودن است

کاش قانون هایمان یکدم رعایت می شدند

اشکهای همدلی از روی مکر است و فریب

کاش روزی چشمهامان با صداقت می شدند

گاهی از غم می شود ویران دلم

ای کاش بین دلها غصه ها مردانه قسمت می شدند

دوست دارم تو سخن گویی و من گوش کنم

غم دل را به کلام تو فراموش کنم

سینه بشکافم و قلبم به تو تقدیم کنم

تا بدانی که فقط جای تو در قلب من است

 

 

 

 

و الهه ی عشق مرا صدا زد ... عشق را هیچ آرزو نیست مگر آنکه به ذات خویش در رسد. اما اگر شما عاشقید و آرزویی می جویید... آرزو کنید که ذوب شوید و همچون جویباری باشید که با شتاب می رود و برای شب آواز می خواند. آرزو کنید که رنج بیش از حد مهربان بودن را تجربه کنید. و چه زیباست دیدن شوق زندگی در چشمان یک دوست...

 

 

تو یه خورشید شکسته من زمین سرد و خسته

بی حرارت وجودت توی دلم غم نشسته

من دیوونه ی عاشق به خیالم تو خدایی

همه شب بیدار می موندم که تو با سحر بیایی

من می خواستم توی رگ هام معنی زندگی باشی

به تن خسته ی عاشق نور آرزو بپاشی

واسه تو فرقی نمی کرد بودن و نبودن من

پای خستمو ندیدی لحظه ی تلخ شکستن

 

 

تو غریبه من یه عاشق که برات دل نگرونه

فاصله بین من و تو از زمین تا آسمونه

روزای خوب گذشته کاشکی برمی گشت دوباره

شبای سرد جدایی باز می شد پر از ستاره

کاش می دیدم که نگاهت پر عشقه مهربونه

از لب تو می شنیدم غزل های عاشقونه

تن من پر از شکایت دل من پر از حکایت

من می خواستم با تو باشم برسم تا بی نهایت

 

 

 

باز هم امشب مثل هر شب

تو دلت برام دعا کن

نم نمک سکوت بشکن

زیر لب خدا خدا کن

باز هم امشب مثل هر شب

پر کن از صدات هوا رو

قرق سکوت بشکن

تازه کن ترانه ها رو

 

 

وقتی ستاره مردش

وقتی ستاره مردش – دوباره غم آمدش

نشست رو همه قلب ها – دوباره صبر آمدش

وقتی ستاره مردش – به همه چشمک میزد

تو چشم همه ما - دوباره لبخند میزد

وقتی ستاره مردش – آسمان ابر نداشتش

با اینکه خیلی دوست داشت- هیچ گریه ای نداشتش

ستاره مرد آدم ها – رحم کنید به پروانه ها

رحم کنید به شمع سوخته – به لحظه هایه مونده

ستاره بی ستاره – شب شب درده ناله

هر طرف را بنگری – نه شمع نه پروانه

میخانه سوت کوره – درد عاشقا غروره

قلب همه شکسته – ساقی بی پیمانه

حالا ماه تویه آسمونه – بی ستاره بی نشونه

یکی نشد پیدا شه – با من تنها همراه شه

 

 

 

رفتی و خاطره های تو نشسته تو خیالم!
بی تو من اسیر دست آرزو های محالم
!
یاد من نبودی اما.من به یاد تو شکستم
غیر تو که دوری از من.دل به هیچ کسی نبستم
!
هم ترانه یاد من باش
بی بهانه یاد من باش
!
وقت بیداری مهتاب. عاشقانه یاد من باش
اگه باشی با نگاهت.میشه از حادثه رد شد
!
میشه تو آتیش عشقت.گر گرفتن و بلد شد
!
اگه دوری.اگه نیستی.نفس فریاد من باش
!
تا ابد تا ته دنیا.تا همیشه یاد من باش
...

 

 

 

به دریا بزن قایقت می شوم
حقیرم ولی لایقت می شوم

من عاشق شدن را بلد نیستم

تو یادم بده عاشقت می شوم

 

 

روبروم نشستی اما از غریبه کم نداری

روبروی من نشستی توی چشم تو ستاره

از صدای تو شنیدم که دلت دوستم نداره

تو مگه قسم نخوردی دلمو تنها نذاری

هرگز از روز جدایی سخنی به لب نیاری

حالا روبروم نشستی حرف تو فقط جدایی

تو قسم نخورده بودی که یه دنیا بی وفایی

تو قسم نخورده بودی روزی عشق تو میمیره

نور یک ستاره یک شب جای مهتاب و میگیره.

 

 

 

 

 




محمدیان ::: چهارشنبه 87/6/13::: ساعت 2:53 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :1814
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<